روزگاري رازِ زيبايي زنبق ها را نمي دانستم!
دستم به دستگيره ي دل سپردن نمي رسيد!
چشم چكامه هايم ضعيف بود!
پس با عينك عشق به آسمان نگاه كردم!
به باغ و بلوغ بوسه و بي حصاري آواز!
به پولك سرخ ماهي تنگ!
به چهره ام در آينه ترك دار!
نگاه كردم و دانستم!
دانستم كه جهان،
كوچكتر از كره درس جغرافي دبستان است!
دانستم كه كليد تمام قفلهاي ناگشوده ي دنيا،
همه اين سالها در جيب من بود و بي خبر بودم!
دانستم كه مي شود با يك چوب كبريت،
خورشيد عظيمي را در آسمان روشن كرد!
دانستم كه گذشتن از گناه روزگار آسان است!
بخشيدن خشم شعله بر پرِ پروانه
و آمرزش زنبورهاي گزنده ي عسل آسان است!
حالا از پس همين عينك به زندگي نگاه مي كنم!
و از پس همین عینک چشم به راه می مانم
بسیار زیباست، اوج توانایی انسان در ناتوانی ظاهری
من قلب کوچولویی دارم؛ خیلی کوچولو؛ خیلی خیلی کوچولو.
34555 بازدید
12 بازدید امروز
3 بازدید دیروز
31 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian